728 x 90

منابع مرجع، پشتوانۀ فرهنگ و تمدن

منابع مرجع، پشتوانۀ فرهنگ و تمدن
Britons are never more comfortable than when talking about the weather.John Smith, Flickr.
  • نویسنده : رضا صمصام نظری

کتاب‌های مرجع به‌عنوان یکی از مهم‌ترین میراث مکتوب جامعه، یکی از مهم‌ترین پشتوانه‌های فرهنگ و تمدن هر قوم به شمار می‌روند.

مروری بر «الذریعه» اثر علّامه شیخ آقا بزرگ تهرانی کتابشناس بزرگ سدۀ چهاردهم هجری
رضا صمصام نظری: کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی

نقش و جایگاه منابع مرجع را باید فراتر از ارائه اطلاعات دانست. منابع مرجع و از جمله کتابشناسی‌ها نشان‌دهنده و یا در واقع بخشی از تاریخ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زمانی هستند که در آن نوشته شده‌اند. کتاب‌های مرجع در واقع عصاره فعالیت و کوشش – دانشمندان و فرهیختگان را در خود نگه می‌دارند و نشانه‌ای از رشد فکر و ترقی جامعه هستند. می‌توان گفت این منابع دوره‌های مختلف فرهنگی جامعه را نشان می‌دهد که هر کدام از این دوره‌ها چندین سال و یا چندین سده را شامل می‌شود.
کتاب‌های مرجع به‌عنوان یکی از مهم‌ترین میراث مکتوب جامعه، یکی از مهم‌ترین پشتوانه‌های فرهنگ و تمدن هر قوم به شمار می‌روند. از مطالعه کتاب‌های مرجع می‌توان به گذشته و سابقه فرهنگی، علمی و نیز عمق و غنای تمدن صاحب آن کتاب‌ها پی برد، چرا که مقایسه اطلاعات کتاب‌شناختی آن‌ها در طول زمان نشان‌دهنده ظهور، تداوم و تکامل اندیشه‌ها در آن تمدن است. تأکید و سفارش اسلام به استفاده از عقل و اجتهاد، باعث تخصصی شدن علوم و ایجاد انشعاب در آن شد. تخصصی شدن علوم راه را برای دسته‌بندی دانش و در نتیجه نوشتن کتاب‌های مرجع اسلامی باز کرد.
کتاب‌های مرجع کتاب­‌هایی هستند که برای یافتن اطلاعات معین و محدودی، تهیه و تنظیم شده‌اند و برای کسب اطلاع فوری، مختصر و مستند مورد توجه و استفاده قرار می‌گیرند. نورالله مرادی کتاب مرجع را کتابی می‌داند که کتابدار مرجع به کمک آن به سؤال مراجعه‌کننده پاسخ می‌گوید و کتابی است که کمتر کسی اقدام به خواندن آن از ابتدا تا انتها می‌کند، بلکه هر زمان که نیاز به کسب اطلاعات، در ارتباط با سؤال خاصی داشته باشد، به آن مراجعه می‌نماید. (مرادی، 1379، ص 28). منابع مرجع به دو دسته کلی، منابع دسته اول و منابع دسته دوم تقسیم می‌شوند. کتاب‌های مرجع اسلامی را می‌توان بر حسب شیوه ارائه اطلاعات آن‌ها از نظر حدود و دامنه اطلاعات موجود و یا نوع آن‌ها به دایرةالمعارف‌ها، فرهنگ‌‌های تخصصی و واژه‌نامه‌ها، شرح حال و سرگذشت‌نامه‌ها و کتابشناسی‌ها تقسیم ‌بندی کرد.
وجود سلیقه‌های مختلف در هر جامعه، وسعت روزافزون اطلاعات و دانش و نیز افزایش حجم انتشارات به صورت‌های گوناگون، لزوم بهره‌گیری از منابع و مراجع نظام‌یافته برای دستیابی به اطلاعات و منابع مورد نیاز باعث تدوین کتابشناسی‌های مختلف شده است. پرهیز از دوباره‌کاری، دستیابی به میراث گذشتگان، آشنایی با جدیدترین منابع، وسعت دید و آشنایی با ابعاد مختلف موضوع وکمک به تاریخ‌نویسی و بیان سیر تاریخی موضوع پژوهش از جمله کاربردهای کتابشناسی است.
یکی از مهم‌ترین کتابشناسی‌ها، الذریعه الی تصانیف الشیعه است که به همت شیخ محمد محسن منزوی مشهور به شیخ آقابزرگ تهرانی در بیست و پنج جلد به زبان عربی نوشته شده است.
در سال 1303 قمری طی مراسمی با حضور جمعی از روحانیون در حالی که محمدمحسن 10 سال بیشتر نداشت به کسوت روحانیت درآمد و عملاً دروس علوم دینی را در تهران آغاز کرد.
در سال 1313 توفیق اولین سفر به عتبات عالیات نصیب شیخ آقا بزرگ گردید و سال 1315 قمری برای دومین بار عازم عراق شد و در نجف اشرف رحل اقامت گزید و به تحصیل، تدریس و کسب معارف دینی همت گمارد.
وقتی شیعه از سوی برخی نویسندگان و دانشمندان، به نداشتن کتاب‌های سودمند متهم شده و شیعه، زاییده دیگر مذاهب خوانده شده بود، مرحوم شیخ آقا بزرگ بر آن شد تا با دو دوست علمی‌اش، سیدحسن صدر و شیخ محمد حسن کاشف الغطاء هم پیمان شوند تا هر یک در باب معرفی شیعه و فرهنگ آن کاری را بر عهده گیرند.
ثمره کار سیدحسن صدر کتاب «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام» شد. شیخ محمدحسین کاشف الغطاء هم کتاب «تاریخ آداب اللغه» را در رد سخنان جرجی زیدان علیه شیعه نقد کرد و مرحوم شیخ آقا بزرگ طهرانی کتاب گرانسنگ الذریعه در موضوع کتاب شناسی را نگاشت.
این مجموعه به‌صورت الفبایی تدوین شده، شامل بیش از یازده هزار صفحه است و در آن بیش از پنجاه و سه هزار کتاب به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی، اردو، انگلیسی و گجراتی معرفی شده است.
شیخ آقابزرگ تهرانی در جمع‌آوری این مجموعه، به آثار چاپی و خطی که خود مشاهده یا مطالعه کرده، اشاره نموده است. افزون بر آن، از فهرست کتابخانه‌های گوناگون نیز سود برده وگاه به آنچه از افراد مورد اعتماد شنیده، استناد کرده است.
کتاب گرانقدر الذریعه الی تصانیف الشیعه اثر شیخ آقابزرگ تهرانی را می‌توان جامع‌ترین و گسترده‌ترین کتاب‌شناسی شیعه دانست.
نگارش کتاب گرانسنگ الذریعه کافی بود تا دانشمندان بزرگ اسلامی زبان به تحسین شیخ آقا بزرگ تهرانی بگشایند. آیت‌ﷲ شبیری زنجانی در وصف ایشان گفته است: «آیت‌ﷲ حاج آقا بزرگ تهرانی هشتاد سال مداوم در رشته‌های متنوع علوم اسلامی، مخصوصاً علم تراجم و کتاب‌شناسی، با زحمتی طاقت‌فرسا اشتغال داشت و حدود شصت سال یا بیشتر است که کتاب‌های ایشان مرجع بسیار مهم اهل تحقیق است و بسیاری از رجال اسلامی امامیه و غیرامامیه از این دانشمند عالی‌مقام اجازه روایتی تحصیل کرده‌اند…» (یادنامه علامه امینی، ص ۷۲)
استاد فقید محمدرضا حکیمی هم شیخ آقا بزرگ تهرانی را مورد تمجید قرار داده است. وی در وصف ایشان گفته است: «شیخ آقا بزرگ، در طول سال‌های نجف، همچون روزگاران گذشته خویش به پیگیری کارهای تحقیقی و ادامه رسالت علمی خود شب و روز می‌گذرانید و با امانت و اخلاص تمام، به تألیف و نشر اطلاعات خود اشتغال داشت. حوادث اندوه‌آفرین روزگار، پیشامدهای نامنتظر و بیماری‌های دردخیز که در زندگی وی بسیار بود هیچ یک نتوانستند او را در کار سست کنند و رنگ ناتوانی و ضعف به جوهر وجود او بزنند. شیخ در اخلاق اسلامی و تقوای نفس و طهارت ضمیر نیز از نمونه‌های اندک‌یابی بود که احوالات آنان، اصحاب ائمه طاهرین و علمای بزرگ شیعه را به یاد می‌آورد.» (شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمدرضا حکیمی، ص ۷)
محمدرضا حکیمی سپس از سه اثر بزرگ و آبروآفرین شیعی در صد سال اخیر یاد می‌کند و می‌نویسد: «هنگامی که حماسه‌آفرینان پیاپی دررسیدند، حماسه‌سرایان باید به پا خیزند و حماسه آنان را بسرایند. آنان که حماسه‌های ژرف را، حماسه‌های پاک را، حماسه‌های والا را می‌سرایند خود نیز حماسه‌آفرینند. کدام حماسه، ژرف‌تر و پاک‌تر و والاتر از «الغدیر»، از «الذریعه»، از «بیان الفرقان»؟ الغدیر می‌گوید: حق با علی است. الذریعه می‌گوید: فرهنگ پهناور اسلام در گرو شیعه علی است. بیان الفرقان می‌گوید: معارف حقه و علوم الهیه در نزد علی و اولاد علی است». (همان، مقدمه ص ۲۱)
محمدرضا حکیمی پس از آنکه یکی از آثار خود را به‌ نام شیخ آقا بزرگ می‌نامد و از محقق تهرانی می‌نویسد، در نهایت نیز از وی اینگونه یاد می‌کند: «علامه کبیر، مؤلف مجاهد، متتبع کم‌مانند، خادم دین و جامعه، عاشق کتاب و فرهنگ، ناشر علم و فضیلت، عالم ربانی و تربیت‌یافته مکتب جعفر بن محمد علیه السلام، حضرت شیخ آقا بزرگ تهرانی». (همان، ص ۶۵)

برگرفته از روزنامه ایران:    http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7823/16/597376/0

مطالب مرتبط

نظر بدهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده اند